شناسايي اکوتیپهای محلی عناب
نتایج ارزیابی توالی ژن کاندیدای بارکدگذاری به عنوان یکی از ژنهای مرجع معرفی شده در سیستماتیک ژنتیکی تنها روی 18 اکوتیپ از میان کل اکوتیپها، حاکی از دستهبندی اکوتیپهای مورد بررسی در دو گروه ژنتیکی بود. گروه اول شامل اکوتیپهای قابل انتساب به گونه Z. jujuba بودند در حالیکه اکوتیپهای گروه دوم حضور محتمل گونهای دیگر را نشان دادند. همچنین فاصله دو گونه Z. obtusifolia و Rhamnus cathartica که توالی آنها از بانک ژن به دست آمده بود، بر اساس ژن matK حاکی از تفکیک این دو گونه مختلف در فاصله ژنتیکی کوتاهی کمتر از 8 درصد است. بر این مبنا میتوان حضور حداقل سه گونه مختلف را در میان انواع اکوتیپهای این کلکسیون محتمل دانست. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که احتمالاً میتوان ژن matK را به عنوان بخشی از سیستم بارکدگذاری برای شناسائی گونههای عناب به کار برد اگر چه با توجه به کمبود اطلاعات کنونی موجود در کتابخانه جهانی بارکد برای این ژن در جنس Ziziphus نتیجهگیری قطعی در رابطه با این گونهها، امکانپذیر نمیباشد(شایسته، 1389).
روش دیگری که اغلب در مطالعات جمعیتی استفاده میشود استفاده ازنشانگر های مولکولی نظیر ISSR و RAPDاست. روشهای اندازهگیری تنوع ژنتیکی نقش مهمی در ارزیابی منابع ژنتیکی گیاهان دارد. نگاره (7-16) نمونه ای از امکان سنجش تنوع ژنتیکی را در اکوتیپهای عناب با کمک نشانگرهای مولکولی نشان می دهد.در تکنیک RAPD آغازگرهای کوتاه PCR (معمولاً bp10) با توالیهای تصادفی ساخته میشوند. این توالیهای تصادفی عموماً با یک یا چند ردیف در برخی از نقاط ژنوم گیاه یکسان هستند و آغازگرها به این نقاط چسبیده و یک قطعه از DNA را تکثیر میکنند. با انجام چند دوره PCR با آغازگرهای تصادفی میتوان قطعاتی را یافت که برای افراد گیاهی یا جمعیتها تمیز دهنده باشند . به بیان دیگر یک قطعه مشخص که برای یک فرد تولید شده اما برای فرد دیگر تولید نشده است، بیانگر چندشکلی DNA است و میتواند به عنوان یک نشانگر ژنتیکی مورد استفاده قرار گیرد. وجود یک باند RAPD مبین یک آلل غالب است و عدم وجود آن بیانگر یک آلل مغلوب میباشد، بنابراین امکان تشخیص افراد هتروزایگوس از هموزایگوس غالب با نشانگرهای RAPD وجود ندارد. از جمله مزایای این نشانگر میتوان به نیاز به مقدار کم DNA، عدم نیاز به مواد رادیواکتیو و تجهیزات آزمایشگاهی پیچیده، امکان غربال سریع و مؤثر توالی DNA بر اساس چندشکلی در تعداد زیادی مکان، اشاره نمود(عباسی،1389) . این روش برای یک ارزیابی سریع از اینکه چه تعداد ژنوتیپ در یک جمعیت وجود دارد و یک تخمین اجمالی از اینکه این ژنوتیپها چقدر باهم متفاوتند توصیه میشود.
نشانگر قدرتمند ISSR-PCR نیز برای اولین بار توسط زیتکی ویز و همکاران (1994)گزارش شد. ISSR ها نشانگرهایی هستند که توسط PCR در حضور آغازگري که مکمل ریز ماهواره هدف است، تکثیر میشوند. تکثیر در حضور این آغازگرها به MP-PCR[3] نیز معروف است. چنین تکثیری نیاز به اطلاعات توالی نداشته و منجر به تولید الگوهای چندجایگاهی و بسیار چند شکل میگردد. قطعات ISSR، توالی DNA به طول 3000-100 جفت باز میباشند که بین دو ناحیه میکروستلایت که در جهت مخالف هم قرار گرفتهاند، جای دارند. آغازگرهایی بر اساس ریزماهوارک استفاده میشوند تا توالی DNA بین دو SSR را تکثیر کنند .نتایج بهره گیری از مارکرهای مولکولی فوق نشان داد که دو گروه اکوتیپهای نوار شمالی کشور (استانهای مازندران و گلستان) و نواحی مرکزی (استانهای اصفهان و فارس ) در فاصله بیشتری با اکوتیپهای خراسان جنوبی قرار دارند، به نظر میرسد این نواحی به همراه خراسان جنوبی را می توان به عنوان هستههای احتمالی تنوع عناب در ایران مطرح نمود. همچنین با توجه به دندروگرام تجزیه خوشه ای مربوط به نتایج مارکر ISSR و حضور اکوتیپهای خراسان جنوبی در تمامی گروههای تفکیک شده بر مبنای آغازگرهای مختلف این نشانگر و با توجه به اینکه خراسان جنوبی از دیرباز محل کشت عناب بوده است، به نظر میرسد این ناحیه میتواند به عنوان مبدأ احتمالی مقدم در پراکنش عناب در ایران مطرح باشد.
مقایسه دندروگرام به دست آمده بر اساس آغازگرهای ISSR با تکرارهای دو و سه نوکلئوتیدی این نکته را مشخص کرد که در بررسی انجام شده نشانگر ISSR توزیع مناسبی را چه در نواحی کدکننده و چه در نواحی بین ژنی (غیر کد کننده) داشته است. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای حضور اکوتیپهای خراسان جنوبی را در همه دستهها نشان داده و مبین این نکته بود که احتمالاً تنوع قابل مشاهده در خراسان جنوبی تقریباً با تنوع حاکم بر کشور مطابقت مینماید. به عبارت دیگر تنوع کل کشور درتنوع اکوتیپی خراسان جنوبی خلاصه شده است. نگاره شماتیکی(7-17) از استانهای کشور و پراکنش ژنوتیپهای متنوع بر اساس نشانگرهای مولکولی روی اکوتیپهای با اشتراک منشاء (رنگ مشابه) از مناطق خاصی از کشور به عنوان مراکز هسته ای تنوع عناب در ایران حکایت دارد(عباسی،1389) .
5-بررسی تنوع ژنتیکی اکوتیپهای گیاه دارویی عناب بر اساس روش پاتومی و کاراویا :
در این پژوهش به منظور بررسی ویژگیهای اکوتیپهای عناب ایران تعداد 24 اکوتیپ از ایستگاه مرحوم بدیعی انتخاب و صفات کمی و کیفی آنها در آزمایشگاههای تربیت مدرس و تهران در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 4 تکرار با روش پاتومی و کاراویا مورد ارزیابی قرار گرفت.کلیه اندازه گیریهای وزنی با استفاده از ترازوی الکترونیکی با دقت یک ده هزارم گرم صورت پذیرفت.طول،قطر میوه و هسته با کمک کولیس الکترونیکی با دقت یک صدم میلی گرم صورت پذیرفت.تجزیه همبستگی ساده صفتها نشان داد که همبستگی مثبت و منفی معنی داری بین برخی صفتهای مهم وجود دارد که می توان به همبستگی مثبت بین مقدار موسیلاژ با نسبت گوشت به هسته و شکل هسته و همبستگی منفی بین مقدار موسیلاژ را تعریف نمود.تجزیه خوشه ای اکوتیپها را در 4 گروه قرار داد و 3 گروه با خاستگاه اصفهانی ،قمی و مازندرانی بودند.بر اساس نتایج به دست آمده،تنوع بالایی بین صفات ارزیابی شده مشاهده شد که تنوع بالای ژنتیکی بین اکو تیپها را نشان می دهد و می تواند زمینه مناسبی برای به نژادی این گیاه ارزشمند فراهم آورد . (شاه حسینی و همکاران،1389.ص1-3).