آخوند و استفتائات

6. سوال :

چند فقره ملک متنازع فیه می شود بین زید و عمرو، در محکمه شرع حاضر شده بین ایشان صلح واقع می شود که املاک ثلاث یا نصف شود و در هر جا بین ایشان، بعد از صلح زید تمام مال الصلح را نمی دهد، بعضی را می دهد موافق صلحنامه و بعضی جاها را تمام نمی دهد. آيا بعد از مطالبه و ندادن عمرو را می رسد که صلح را به هم زند و رجوع به تمام ملک نماید یا خیر همان ثلث یا نصف را باید مطالبه نماید.

پاسخ  :

بسم الله الرحمن الرحیم :

 خیر، اجبار می کند زید را بر دادن همان ثلث یا نصف که مصالحه بر آن واقع شده، والله تعالی.

7.سوال :

زید سبب می شود بر تلف مال عمرو در نزد حاکم مثل اینکه گوسفند عمرو را مدعی می شود، می شمارد، ثبت دفتر دیوان می نماید یا شتر عمرو را یا به سبب دیگر  باعث تلف مالش می شود که حاکم می گیرد از عمرو. آیا عمرو را می رسد که از مال زید تقاص نماید یا اگر مالی از زید به چنگش می آید جواب ندهد و نگاه دارد مال زید را عوض مالی که از او به تلف داده یا نه؟

پاسخ :

بسم الله تعالی :

 مشهور قریب به اجماع و مقتضای قواعد شرعیه آن است که زید ضامن نیست اگر چه گناه عظیمی کرده بلکه ضمان بر مباشر است . والله العالم.

8.سوال :

بیان فرمایید که زید املاک خود را صلح می کند به عمرو، به تمام و برخی از این املاک شرط غیر بوده و برخی مَهر زوجات وي بوده. حال یکی مدعی است که این صلح باطل است به واسطه اینکه برخی مال غیر بوده آیا صلح به نسبت به آنچه مال غیر است باطل است یا صلح تمام املاک باطل است.

پاسخ :

بسم الله تعالی :

صلح نسبت به ملک مصالح صحیح است . والله اعلم.

9.سوال :

زید صلح کرده است املاک خود را به عمرو به مقدار یک مَن نمک و از میان رفته است وارث زيد مدعی بطلان صلح است به واسطه، لکن، برخی از املاک مال غیر بوده، برخی بر فرض ثبوت مدعا آیا بالنسبه به آنچه مال غیر است باطل است و یا صلح تمام باطل است.از بابت تبعيض(حق) شفعه.

پاسخ :

بسم ا… و الحمدلله :

بالنسبه به مال خودش صحیح و بالنسبه به مال غیر با عدم اجازه غیر، غیر صحیح ولی صحّه فی الجمله بالنسبه به مصالح تخييري است و بالنسبه به مصالح تعليقي.

10.سوال :

بفرمایند زید اراضی جهت بذر دیمه زار تحجیر شرعی کرده،تمام اراضی را در اول ، بعضی را در اول و بعضی را زراعت نکرده ، بعد زید متوفی می شود و اراضی منتقل به وارث شده؛بعدِ فوت آثار تحجیر زید متوفی برطرف می شود و وارث زید همین اراضی  که زراعت کرده زید و  بعضی را تحجیر کرده به غیر می فروشد،آیا تمام اراضی زراعت شده و اراضی محجّر که آثار برطرف شده مال وارث زید و به انتقال مال غیر است یا همان اراضی زراعت شده مال وارث زید و اراضی محجّر مال امام شده و در صورتی که نقل و انتقال نکند وارث زید اراضی محجّر که بعد از زید آثار برطرف شده به ارث مال وارث زید و از تحت تصرف زید بیرون نمی رود یا محتاج است به اینکه وارث زید بعدِ فوت زید،تجدید تحجیر نماید و هر گاه تجدید نکردند مال امام علیه السلام می شود و از تحت تصرف وارث زید خارج می شود. حکم ا.. را بفرمایید.

پاسخ  :

بسم ا… تعالی و شانه :

اراضی زراعت شده مال وارث است و آنچه تحجیر شده و ثابت شد؛اگر آثار تحجیر در حین فوت محجّر باقی بوده است مال وارث است و اگر آثار برطرف شده بود و تحجیر ثابت نشد، مال امام علیه السلام و هر کس مالِ سابقِ در تحجیر باشد، است و طی این امر به مرافعه باید بشود. وا.. العالم.

11.سوال :

استفتائا عرضه می دارد یوم چهارم ذیحجه الحرام 1320 تا نوروز، تقریبا 20 روز و صحرا به بهار آمده ؛سه راس گیسه یکی از من و دو از غیر از جلّاب حیدر علی شبان گریخته و توی اراضی گندم چهکند رفته که چند نفر هم مشاهده کرده اند که از جلّاب آمده اند؛میر محمد میر خدا بخش هر سه را سر بریده و شفاعت اشخاصی که بوده اند هم قبول نکرده؛آیا این غرامت با شبان است یا با میر محمد. در هر صورت حکم ا.. را قلمی دارند.

پاسخ  :

بسم ا… تعالی و شانه :

ضمانت اَرش مرده و زنده با مباشر اتلاف است. وا.. العالم.

12.سوال :

سندات شرعی هرگاه قلم خورده باشد و معلوم نباشد که آیا در وقت نوشتن قلم یا که کسی قلم زده باطل می شود و از میان  می رود یا باید مدعی ثابت نماید که کی قلم خورده و کی قلم زده .بینوّاو توجروا

پاسخ  :

بسم ا.. الرحمن الرحیم

مدار در دعاوی قول بینه است که شرعا شهود سند هستند . فی صفر  1308 قمری

13.سوال :

تب خوردگی زوجه مرحوم میرمحمد حسین بیک ملاحظه شد سه موضع که چوب خورده بود و آثار سیاهی داشت . طولا به قدر سه گره و کمتر و عرضا به قد عرض 2 ناخن بود . ناخن دست زوجه محمد حسین هم جراحت و عارضه داشته است و از تقریر محمد حسین معلوم است که میر محمد علی پسر میر محمد حسین ضرب را وارد آورده بر زوجه پدر خود و گویا چند نفر دیگر هم بوده اند . صاحبان حکم شرع و عرف مستفسر و جویا خواهند شد و حکم دیه را خواهند فرمود .

پاسخ  :

بسمه ا… تعالی شانه

دیه سه موضع مایل سیاهی 5/4 مثقال طلای سکه دار است و جراحت ناخن باید قصاص شود . اگر تراضی بر دیه حاصل شد نصف شتر که معادل 5 مثقال طلاست دیه می شود .

 

« 1 2 3 4 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .