رساله توحید

 دارای 50  صفحه که مباحثی بسیار مفصل درباره اصول،توحید و خداشناسی می باشد و هم اکنون از صفحه 22 آن به بعد در کتابخانه مولف موجود می باشد.در ذیل نمونه هایی از نظرات و عقاید او در اصول،توحید و خداشناسی به اختصار می آید :

نمونه ای از تسلط آخوند به فرقه های اهل تسنن که نشان از فقاهت بالای ایشان دارد :

یا مراد از اسلام ایمان است و چنانچه عمل فقها و طاهریین از مفسرین ما بر این است و همچنین هر گاه یکی از سنیان که عدل و تعصیب ضروری مذهب ايشان است منکر عول و تعصیب شود پیش ايشان کافر است و از ما طایفه ناحیه اثناعشریه که منکراین دو هستیم هیچ یک به این واسطه کافر نیست و از اینجاست که تکفیر سنیان ما طایفه حقه ناجیه را به قواعد اصوله و مذهبیه خودشان درست نیست زیرا که حرمت شیخین و ذی النورین که سبّ ايشان را موجب کفر ما می دانند ضروری دین و مذهب ما نیست بلکه ضروری مذاهب ايشان است و از خودشان سبّ و رفض نسبت به این گمراهان موجب کفرشان است در نزد خودشان پس تکفیر جماعت سنيان ناشی از صرف عناد و تعصب است که اصلی از اصول مذاهبشان است نه از دلیل فقاهتی که موافق قواعد باشد و همین مضمون را در سفر ملالت اثر هرات با بعضی از علمایشان گفتگو کردم خود تسلیم کرد که تکفیر طایفه امامیه خلاف قاعده است و ما کافرشان نمی دانیم و در کتب ایشان هم به نظر رسیده که می گویند مذاهبی که در اسلام است و گردش اسلام بر آنهاست پنج است و مذاهب اماميه را از آنها مي شمارند. مجملا معيار كفر انكار بلا خلاف ضروري دين يا مذهب است و خلافی که هست در اینست که آیا انکار ضروری عنوان کفر است یا از باب اینکه منجر به تکذیب پیغمبر است موجب کفر است ……

نمونه ای از نظرات آخوند در باب مراتب کفر :

و چون معنی کفر را بیان کردیم اجمالی از مراتب آن را نیز بیان کنیم پس می گوییم که یکی از مراتب کفر جهالت است و این کفر کسی است که دعوت نبویه به او نرسیده باشد اگر چه در بعضی از امورباشد یا از جهت اینکه نشنیده باشد یا شنیده باشد و نفهمیده باشد مانند غافل و جاهل قاصر و مستضعف و من لم یصل الیه میّت الاسلام خداوند عزّوجل می فرمایند الا المستعضعفین من الرجال و النساء و الوالدان الذین لایستطیعون حیله و لا یهتدون سبیلا و اگر کسی گوید كه امثال مذکورین را کافر نامیدن مخالف است با بسياري از اخبار مثل همان خبری که روایت گشته که به اشکالها به آن شد که حضرت فرمود که مستضعف نه مومن است و نه کافر جواب این است که این اخبار مختلفه را باید اصحاب حدیث که اهل جرح و تعدیل و حک و اصلاح اخبار و نقّاد آثارند بیان کنند و ما جوابی کفتیم حال جوابی دیگر می گوییم که کفری را که حضرت نفی فرمودند کفری است که محل ترتّب احکام شرعیه است و هم چنین ایمان منفی نیز ایمان معروف در اصلاح فقهاست و این منافی نیست با ثبوت کفر جهالت چه او در حقیقت همان جهال و نادانی است و لذا عذابی از برای این نحو از کفر نیست مگر تکلیفی دیگر شود چنانچه اشاره شد و از اینجاست که کسی را كه غفلت داشته باسد در آن غفلت در بعضی اخبار كافر نامیده اند با اینکه به ضرورت شرع مومن است چه کلام خوبی گفته است صاحب گلشن راز  اگر چه خودش قابل اشاره است ….

نمونه ای از نظرات آخوند در باب  ایمان واقعی :

چنانكه شاهد اين معني حديث است كه ثقه الاسلام دركتاب كفر و ايمان كافي در باب اينكه ايمان پهن است در همه جوارح بدن به سند خود از ابوعمر وزيري از جناب صادق روايت مي كند . گفت ابوعمر و گفتم از براي امام اي عالم خبر ده مرا كه كداميك از اعمال افضل است در نزد خدا فرمودند آن چيزي كه قبول نمي كند خداوند هيچ چيزي را مگر به او گفتم چه چيز است او فرمودند ايمان به آن چنان خداوندي كه نيست خدائي مگر او بلندترين اعمال است از حيثيت درجه و شريف ترين آنها است از جهت منزلت و روشن تر آنها است از حيثيت نصيب و بهره گفت راوي كه عرض كردم به آن حضرت كه آيا خبر به من دهي مرا از ايمان كه آيا قول و عمل است يا قول بدون عمل پس فرمودند ايمان تمامش عمل است و قول بعضي از عمل است ( به فرض ) از خداوند كه طاهراست در كتاب او و روشن است نور او و ثابت است محبت او شهادت مي دهد كتاب به اين فرض كتاب و دعوت مي كند به سوي او گفت راوي كه گفتم از براي امام عليه السلام وصف كن او را از براي من فداي تو شوم تا او را بفهمم ……



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .