آخوند و استفتائات

14.سوال :

مثلا مزرعه کشوک قدیمه بوده و در فوق آن قناتی بوده مخروبه و معلوم نیست که آیا به واسطه ضرری که به مزرعه کشوک داشته متروک کرده اند یا راه دیگر داشته و چند وقت شده جاری کرده اند و قنات کشوک را ضایع کرده و خشکانیده مالکین مزرعه کشوک به حرف آمدند که قنات ما خشک شده و قنات شما را پر می کنیم، جواب داده اند که این قنات فوق  بر قنات قدیمه است و شما تسلط منع ندارید آیا مالکین مخروبه فوق باید ثابت نمایند کیفیت تنقیه مخروبه فوق را بر قدیمه نخست یا نه بدون ثبوت تقدم تسلط دارند که جاری نمایند مخروبه فوق را .

پاسخ  :

بسمه ا… تعالی شانه

محتاج به مرافعه است وا.. العالم.

15.سوال :

ملک متنازع فیه بین زید و عمرو هرگاه صلح شود بالمناصفه یا مثالثه ولی زید متصرف نصف یا ثلث که مال عمرو شد به صلح به تصرف نداده و عمرو هم متعرض نشد. بعد از یکسال یا دو سال که گذشت مالکین تخم مال زید متصرف بوده آیا محصولی که عمل آمده مال صاحب تخم است یا عمرو هم قسمت می برد و کاه هم مال صاحب تخم عمرو شد. اجرت المثل آب و زمین طلبکار است یا نه بینوا وتوجروا.

پاسخ  :

بسم الله الرحمن الرحیم

محصول شرعاً مال مالک تخم است ولی اجرت المثل آب و زمین را  باید شرعاً به عمرو بدهد. ( فی صفر 1308قمری )

16.سوال :

بر حسب استدعا رعایای کشوک در باب گوسفندنابود شده دل بیک گوسفند نابود را تماما گرفتند حتی از جز اینکه قبض سناق ابراز داشتند اسم و یاد گرفتند من جمله از محمد حسین سواری 14 راس علاوه از گوسفند که مدعی بود قبض سناق دارم گرفتم. دیگر نمی دانم که به حق گرفتند یا به باطل .به من ربطی ندارد آنچه مرتبط با حقیر است کتاب قرآن است نه اطلاع بر نظام امورات دیوانی.محض خواهش قلمی کردم.

پاسخ  :

بسمه ا… تعالی شانه

آنچه نوشته شده بیان واقع است و حق و ناحق نظام عرفی با اهل خبره آن است و دخل به ملاها ندارد و در نوشتن هم از زیادتی التماس شما ناچار شدم که نوشتم.

17.دو سوال با يك جواب :

سوال اول  :

عرض نمائيم كه تخته زميني بوده كويري در تحت اراضي مزروعي رهيزگ كه تا بحال كسي دخل و تصرف در آن نكرده و زراعت نشده و آثار زراعت هم ندارد بلكه تخم سبز نمي كند از بدي خاكسار زمين كذائي را تحجير كرده ام اگر بايد بر سر مالكين قسمت شود تا زحمت در ملك مردم نكشم و اگر مالكين را تسلط بر خاكسار نيست هم حكم خدا را مرقوم فرمائيد تا جواب آنها داده شود .

سوال دوم :

زميني كه از مايحتاج خالص مزرعه خارج باشد به اين معني كه چندين سال مالكين زراعت خود را مي كرده اند در خشكسالي و آبسال و متصدي زمين نشده اند به كار نداشته اند و حال هم كه دو كنج مزرعه همان سابق است زيادتي به هم نرسانيده است از زياد شدن آيا مِن جانب الله با باطل شدن زمين مزروعي سابق  مثلا كه اين زمين جزو مايحتاج شود چنين زميني را هرگاه آثار قديمي نداشته باشد هر كس متصرف شود مال اوست باقي شركاء تسلطي ندارند ولي ملتفت باشيد كه اگر نكول اين جانب شق جو كنند مسلط خواهند بود مگر اينكه خيد آخر كه آخر زمين است .

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحيم  :

….. (ابتداي جواب نا خوانا است) باشد كه آب طلبكار است و از زمين خاصه خود جوي به اين زمين بيرون كنيد كه شركاء در تسلط نخواهند بود و اله العالم .

18. يك سوال با سه جواب :

مرحوم كربلائي مير عبدالصمد بيك املاك خود را صلح كرده اند به بردار خود به اين عبارت كه بقيه املاك بعد از آنچه وقف شده و بعد از بند كوله صلح شده به مير محمد بيك بردارشان و برخي از املاك را در حاشيه صلحنامه تفصيل داده اند و بعضي املاك و بندسار وديمه زار را تفصيل نداده اند آيا آنچه تفصيل داده نشده هم داخل در صلح است و مال بردار مرحوم مير است يا نه .بينوا و توجروا

پاسخ 1 :

بسم الله الرحمن الرحيم

بلي غير بند كوله و غير آنچه وقف شده بود جميعا چه تفصيل داده شده در حاشيه صلح نامه و چه تفصيل داده نشده همه حسب الصلح المسطور مال مير محمد بيك برادرزاده ايشان است شرعا. 1310 قمري.

پاسخ 2 :

بسم اله الرحمن الرحيم

ظاهر عبارت بقيه املاك سوي الوقف و بند المعلوم تمام مايملك است پس محتمل است كه مقصود در حاشيه املاك معتني بها بوده باشد و مع الشاجر را محتاج است به مرافعه و اله العالم

پاسخ 3 :

بسم الله تعالي شانه

ظاهر عبارت مصالحه نامه اين است كه بعد از دو نهم وقف و بند كوله آنچه هست داخل در صلح است و تفصيل املاك منافات ندارد و ممكن است كه نظر مصالح بر ذكر امهات و املاكيه قابل ذكر باشد و باقي جزئيات باشد كه چندان محل اعتناء نباشد نسبت به مذكور در ورقه . واله العالم .

19.سوال :

مصالحه خط مرحوم مير عبدالصمد بيك خدمت مي رسد چون بقيه املاك خود را صلح كرده اند به برادر خود ولي همه تحويل داده نشده آيا آنچه تحويل نشده ملك وارث است يا مال برادر مرحوم مير و همچنين از بندسار و ديمه زار كه ملك حساب مي شود و يك بند كوله را در صلح نامه وضع كرده اند آيا باقي بند سار و ديمه زار مرحوم مير داخل در صلح و مال برادر مرحوم مير است يا مال وارث .

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحيم  :

چون ظاهر كتاب حق است مثل ظاهر خطاب كما صرح شيخنا حاج شيخ مرتضي الانصاري قدس سره؛ بقيه شامل است مافصل و غير ما فصل را و زياد بر اين محتاج مرافعه است .

20.سوال :

والده مكرمي فوت شده و گوسفندي محلق شده يكنفر از وارث از خود در حال حيات والدگوسفند داشته در ميان گوسفند محلقه بعد از فوت همان شبان گوسفندها.گوسفند اين وارث را موضوع كرده سهم او كرده و باقي گوسفند بر وارث قسمت شده و باقي وارث در باب گوسفنداين وارث حرف نداشته مدت 10 سال گوسفند در تصرف او بوده و منفعت ايشان را از فروش گوسفند، قروت، روغن و ساير منافع مي برده و هيچ حرفي نبوده. حال همان شباني كه گوسفند كذائي را موضوع كرده سهم اين وارث كرده و باقيها هم حرف نداشته اند.جهت اغراض فاسده مدعي شده مي گويد اين گوسفند مال تمام وارث است و حال اينكه خود دو شبان در اين ده سال به وكالت اين وارث مي فروخته از نتاج همان گوسفندي كه خود به او داده آيا قول اول اين شبان مسموع است و گوسفند مال همان نفر است يا قول اين وقت مسموع است و وارث بايد گوسفند را با منفعت از آن يكي بگيرند يا شبان جواب هر دو را بدهد .

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحيم  :

همان اقرار اول مسموع است و انكار بعد از اقرار مسموع نیست الا آنكه به موازين شرعيه خلافش ثابت شود و هو العالم به حقايق الامور و الاحكام.

21.سوال : حسبی ا… قلمی می شود در باب ملکی که  شخصی  از شخص دیگری که مدعی وصایت شده است به پانزده تومان خریده است به شرطی که اگر دیگری مضاعف بخرد یا خودش به همان قیمت بخرد یا فسخ کند.حال جماعتی از اهل خبره و اصالت به هیجده تومان بلکه زیادترهم می خرند و فروشنده ملک  ناکل است هم در دادن وهم درفسخ کردن،حکم خدا را قلمی فرمائید.

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحیم :

معنی نداردکه به موازین شرعیه عاجز باشید از ردع و منع متمردین از شریعه غراء با تایید از کارگزاران دیوان اعلاء،باری این باب اولاً باید وصایت و وکالت شرعاً ثابت و محقق شود و بر فرض ثبوت به مقتضای شرطی که در معامله مسطوره در متن شده باید عمل شود و اگرمشتری امتناع داشته باشد،فرض را فسخ نمایید و زیر ملک غایب و صغیر به مقتضای صرفه و مصالحه معمول دارید(1296ه .ق)

22.سوال : زید مثلاً تولیت حسینیه را غصب کرده  و از تصرف عمرو متولی بیرون کشیده ،اشخاصی که تولیت را مال عمرو و درتصرف زید عرض می دانند و عالمند به اینکه عمرو راضی نیست که بروند و در این حسینیه بنشینند وگوش به روضه بدارند وشربت و قهوه میل نمایند،آیا مباح است برآنها رفتن وصرف شربت.

(بینوا وتوجروا- 1308 ه.ق ،محرم الحرام)

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحیم :

درصورت مفروضه مباح نیست و غصب است وغصب الایات شرعیه عوامه وخاصه نیز مثل غصب اعیان است.

« 1 2 3 4 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .