آخوند و استفتائات

23.سوال :

مصالحه شرعیه نمود  زید تمام حقوق و مهریه خود را که در ذمه  عمرو داشتند عیناً و دیناً به انضمام و اُجرت المثل زمان گذشته به فرزند بطنی خود و هم خیار فسخ را با خود به نفسها گذاشتند که اگر مصالح لها خلاف رأی ایشان و والد خود رفتار می نماید اختیار با ایشان باشد وصیغه جاری شد.مرقوم بفرمایید که صلحی که به این صورت واقع شود و مقیّد خود مصالحه باشد به ارث برده می شود یا مال مصالح لها به تنهایی است.

پاسخ :

بسم الله الرحمن الرحیم :

ظاهراً مقصود از سؤال آن است که خیارحق است که قابل از برای انتقال به سوی وارث باشد یا حکم است و یا حق است که قابل از برای انتقال نباشد.گویا در خصوص مورد سؤال از قراری که از خارج مسموع شده غیر از این اشکال ،اشکال دیگری هم هست وآن آن است که بعضی از ورثه اجازه نموده اند و برخی نه،پس بهتر آن است که سؤال از تجزیه خیار هم بشود که بر فرض آنکه خیارحق قابل انتقال باشد آیا قابل تجزیه هم هست یا خیر وکیفیت استحقاق قابل بودن از برای تجزیه و تقسیم باشد هم مثل خود استحقاق دشوار است.پس از هر دو سؤال فرموده تا جواب عرض نمایم.(شهرذی الحجه الحرام 1310 ه.ق)

24.سوال :

حکم خداوند قلمی شود در باب پل تازه که صاحبان مزرعه مبادی در اراضی قدیمی پشت باغ هردنگ کشیده اند.به هوای اینکه اگر آب رود بیاید خطری از آن برکشمان به خصوص بر خید(مزرعه) برخی نباشد.بلکه فاضلاب برشیله راه خید برود،مگر اینکه دستی آب را به  تخت بند ببرند که آن را آب کنند.

پاسخ :

اهل هردنگ را تسلطی نیست بر اهل مبادی که خواهند منع پل کنند یا شق آن کنند بلکه منع وشق خلاف شریعت مطهراست.(1294 ه .ق عبده الراجی محمد حسن)

25.سوال :

آيا اصول دين و مذهب قابل تقليد است.

پاسخ :

بايد دانست كه اصول دين و مذهب قابل تقليد نيست براي آنكه در اين دو اعتقاد مطلوب است و تقليد عمل به قول غير است از دون دليل و اعتقاد در مهيّت آن ماخوذ نيست پس نمي شود كه در اين دو تقليد كرد.براي آنكه مقصود اصلي از اين دو نه عمل بلكه اعتقاد است و اين مذهب مشهور اصحاب است و آیات و اخبار در مذمّت تقليد در اصول بسيار وارد است ،تنها خداوند در مقام مذمّت كفار مي فرمايد: انا وجدنا آباءنا علي امه و انا علي آثارهم مقتدون و ايضا مي فرمايد : ولاتقف ماليس لك به علم ان السمع و البصر و الفوادكل اولئك كان عنه مسئولا و مي فرمايد: ان الظن لايغني من الحق شيئا و از اين قبيل آيات بسيار است كه همين قدر، مجملات آن را مفصل و مشكلات آن را تسهيل نموده است.

26.سوال :

 اختلاف کرده اند که آیا اشیاء موجودات عالم معدوم صِرف می شوند و بعد اعاده  می شوند یا متلاشی و اضمحلال روی می دهد و اجزاء از یکدیگر متفرق می شود و بعد از تفرق در حشر جمع می شوند.

پاسخ :

 لاستحاله اعاده معدوم الصرف و لزوم الظلم فی عقاب المعاقبین و السفه و اللغو فی ثواب المثابین[1] .زیرا که اگر معدوم شود صرفاً و باز بعد موجود شود پس آن یکی اول نخواهد بود پس عقاب او ظلم خواهد بود و جزا و ثواب دادن به او لغو، زیرا که تعب عبادت را دیگری کشیده و از اینجاست که محقق طوسی در تجرید گفته است و یتأول فی المکلف بتفرق الاجزاء یعنی فنا و هلاک متأول است در مکلف به متفرق شدن اجزاء[2] .

27. سوال :

خدای تعالی در مقام صفات چیست؟

پاسخ :

خدای تعالی در مقام صفات اینست که او را در آن صفات مشارکی از ممکنات نیست چون علم و قدرت و حیات و اراده و غیر اینها از صفاتی که متکلمین صفات ثبوتیه اش نامیده اند و مانند مرکب نبودن و غیر اینها از صفاتی که صفات سلبیه اش نامیده اند و فی الحقیقه کل این صفات چه اثبات کرده اند نه به معناییست که در ممکنات به کار برده می شود. مثلاً علم در ممکن امر است ورای ذات او و معناییست که قائم است به نفس عالم و شیئی است مغایر با او و همچنین قدرت او و غیر این دو بدین سبب است [3] .

28. سوال :

جایگاه ایمان و فسق در تعاریف چگونه اند ؟

در معانی خاص این دو کلمه اختلاف بسیار کرده اند، لکن بیانی می گویم که حق مبین و راه هر یک از اقوال معین شود و تمامی این اختلافات مرتفع گردد؛پس می گویم که ایمان در مقابل فسق قرار می گیرد همانطور که خداوند در قرآن فرمودند : افمن کان مومنا کمن کان فاسقا؛ لا یستوون.


[1] به جهت محال بودن برگشت معدوم خالص و لزوم در عقاب گناهکاران و لازم آمدن سفاهت و بیهوده کاری در ثواب بندگان مطیع.

[2] بخش معاد – رساله اعتقادات

[3] بخش مبدا- رساله اعتقادات

« 1 2 3 4 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .