کتاب تاملات کلامیه

در ذیل توضیح کتابت این رساله وزین صفحه آغازین و صفحه پایانی رساله براي آشنايي خوانندگان از زبان خود آخوند  می آید :

 صفحات آغازین و 1 و 2 رساله :

بسم الله خيرالاسماء و رب يَسرِ و لاتُعسرِ و تمّم بالخير و العافيه

جواهرحمد و ثنایي كه پرورده اصداف اخلاص عمل سُكان ملاء اعلی و بندگان خاص الخاص و كاملان تام الاخلاص است نثار مقدم آيت الكبراي حضرت كردگاريست جلَ شانُه كه انبياء و علماء در معرفت او به عجز خود معترف ، بلكه عجز را كمال معرفت دانند و كلمه طيبه ما عَرَفناكَ حق مَعرِفَتِكَ به زبان رانند. حكيم هر قدر به بطلان دور اثبات وجود او كند چون برخود پردازد دور لازم آيد و فلسفي هر چند سلسله بطلان تسلسل جنباند چون به مقام ذات رسد منقطع شود.اِذا بَلَغَ الكلامُ الي الله فامسِكوا ودرود نامعدود برصدر كاينات و اول و آخر موجودات كه قرآن كريم يك آيه از كتاب نبوت او وشق القمر اثري از سرپنجه قدرت اوست. بي توسط كس از سرچشمه فيض اقدس استفاضهِ حقايق نموده و ابواب عنايت بر روي مبتدي و منتهي گشوده و برآل خجسته مآل سعادت اشتمال.آن جناب كه در طريق سلوك شهسوار و در مقام بندگي پايدارند به خصوص فاتحه كتاب وصايت وخاتمه مصحف ولايت لايق مقام خلافت وشاهنشاهي آينه اسماء وصفات الهي اميرالمومنين یعسوب الكاملين علي بن ابيطالب عليه السلام و اولاد امجد آن بزرگوار كه هر يك واسطه حصول فيوضات به ممكنات وعلت غايي موجوداتند.اما بعد چون بعضي از اهل ايمان كه آثار سعادت از چهره اش ظاهر و نور معرفت از جبهه اش باهر بود خواهش نمودند كه كتاب اعتقادات كلاميه جناب شريعت مآب افضل المتاخرين و اعلم المتالهين جامع العلم والعمل و الفقاهه ومُقَنِنِ قوانين الفلسفه و الدرايه ابوعذر الكلام و القدوه و خيرالانام سحاب الفصل الهاطل وكعبه الفضل الذي تطوي اليه المراحل صاحب المفاخر والمناقب استادنا وسيدنا الآقاسيد ابوطالب القايني دام فضله العالي را به کس دهم تا ترجمه نمايد تا عوام نيز منتفع شوند چنانچه خواص بهره ها يافتند و اجابت ايشان لازم دانستم زيرا كه در عمل ايشان جز قربت و تحصيل رضاي الهي هيچ به نظر نيامد وكسي ديگر را قابل اين امر نيافتم ازجهت اينكه بعضي مطالب را شرحي لازم و علاوه بعضي ديگر متحتم بود. فلهذا با عدم فرصت و اشتغال به مباحثات از فقه و اصول وهيات وكلام و غير ذلك و نوشتن بعضي مطالب و مسائل فقهیه و ابتلاء به صوائق دنيا وكدورات اين ناپايدار سرا ،خود مباشر اين امر شدم به اميد آنكه مقبل درگاه قاضي الحاجات گردد و ثواب اين عمل به روح اموات عاصي عايد شود و مرتب شد بر مقدمه و چند مقام.چيزهايي كه شفاها از مصنف شنيده بودم با آنچه خود فكركرده بودم علاوه كردم تا بفهم قريب و طباع اهل ذوق را پسند آيد و باعث در رغبت هر كس به تعليم اين نسخه شريفه شود و ناظرين به حسن مطالب آن نظر و از بي قابليتي اين عاصي غض بصر فرمايند و اگر خطايي رفته باشد به قلم عفوخود اصلاح كنند و به دعاي خيري عاصي را ياد نمايند(گويد خادم طلبه علوم دينيه العبد الوضيع محمد حسن ابن محمد رفيع الهردنگي اصلح الله حاله).

صفحه پایانی و 173 رساله :

….كافرين هستند لقوله تعالي و الكافرون هم الظالمون و جمعا بين ( الادله ) گذشته از اين كه نفي شفيع مطاع لازم ندارد نفي شفيع اجابت شده را و در قيامت شفيع مطاعي نيست همه مطيع پروردگارند من ذاالذي يشفع عنده الاباذنه و از اينجا ظاهر شد كه مراد از آيه شريفه ما للظالمين من انصار و قول خداي تعالي الا تنفعها شفاعه و قول خداي تعالي يوم لايجزي نفس عن نفس شيئا و لا تنفعهم شفاعه كفارند نه فساق به جهت جمع بين ادله و اما استدلال به قول خداي تعالي و لا يشفعون الا لمن ارتضي و فاسق مرضي و پسنديده نيست پس شفاعت در حق او نيست پس جواب آن از تفسيري كه امام عليه السلام فرموده اند و حالي اشاره شد برآمد زيرا كه فاسق كه اصول عقايد او درست باشد به واسطه فسق به بعض اعمال جوارح از مرضي بودن خارج نمي شود و هم تقسيم شفاعت به اقسام خمسه چنانچه بعضي از علماء كرده اند پس دليلي بر نفس آن نيست اول رسانيدن از هول موقف قيامت و تعجيل حساب و اين مختص پيامبر است صلي الله عليه و آله و سلم دوم در داخل كردن قومي در بهشت بدون حساب واين نيز از مختصات (آن)بزرگوار است سوم شفاعت براي كساني كه مستوجب نار شده باشند و اين از براي نبي و غير نبي از هر كس خدا خواهد ثابت است چهارم شفاعت مومنين كه داخل آتش شده باشند و اين شفاعت ثابت است براي نبي و ملائكه و اخوان ايشان كه مومن هستند و بعد خدا بيرون آورد هر موحدي را و باقي مانند كفار پنجم شفاعت در زيادتي درجات در بهشت واين معني هم عمومي دارد اختصاص به نبي ندارد ولي دانسته شد كه جميع شفاعتها منتهي به خاتم الانبياء است و جميع شفعاء از اهل بيت آن بزرگوار بلكه در حقيقت شفاعت ايشان شفاعت آن بزرگوار است زيرا كه همه از نور آن بزرگواران :

زين سپس دست ما و دامن اوست     بعد از اين گوش ما و حلقه يار

 و اخبار كثيره تفويض و فقره ( زيارت ) جامعه لاياب الخلق اليكم و حسابهم عليكم در اين مطلب كفايت است والحمدلله حق حمدها و صلي الله علي محمد و آله تمام شد تاليف اين رساله به دست محتاج برحمت ذي المنن ابن المرحوم محمدرفيع محمد حسن صبيحه غره محرم الحرام هزار و سيصد و دوي هجري مهاجره ( والسلام) اميدكه ناظرين عفو فرمايند و اگر خطایي رفته باشد به قلم انصاف اصلاح نمايند و حقير عاصي را به دعاي خير ياد نمايند. اللهم اغفرلي و لوالدي و لجميع المومنين و الملتمسين. برحمتك يا ارحم الراحمين .

 

« 1 2 3 4 5 6 7 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .