آيت ا.. سيد اسماعيل صدر

ازدواج و تشکیل خانواده

در پانزدهم شعبان سال 1287ق با بانو صفیه، دختر پسر عمویش آیت‌الله سید هادی صدر ازدواج کرد و بدین ترتیب با آیات بزرگوار سید یوسف شرف‌الدین [پدر آیت‌الله العظمی سید عبدالحسین شرف‌الدین] و [اندکی بعد] شیخ عبدالحسین آل‌یاسین باجناق گردید. در سال 1291ق مجدداً بیمار و در پی تأکید پزشکان بر ضرورت تغییر آب و هوا رهسپار اصفهان شد.

 

بازگشت به اصفهان

علماء، فضلاء و طبقات مختلف مردم از بازگشت وی به گرمی استقبال و امامت مسجد جامع اصفهان را به او واگذار کردند. طی دوران اقامت در اصفهان به مناسبت منبر نیز می‌رفت و مردم را وعظ و ارشاد می‌کرد. اقبال قاطبه مردم به وی و محبوبیت و درخشش او طی مدتی کوتاه چنان شدت یافت، که با طبع و میل باطنی‌اش به ساده‌زیستی و پرهیز از ظهور و بروز در تعارض افتاد. به همین سبب در سال 1294ق ناگهان و بی‌خبر اصفهان را ترک و به نجف مراجعت کرد.

 

هجرت به سامراء

بازگشت وی به نجف در شرایطی صورت گرفت که استادش آیت‌الله العظمی میرزا حسن شیرازی در شعبان سال 1291ق به سامراء هجرت کرده بود و تدریجاً می‌رفت تا مسئولیت مرجعیت مطلق عالم تشیع را بر عهده گیرد. میرزای شیرزای وقتی از بازگشت سید صدرالدین به عراق اطلاع حاصل کرد، بی‌درنگ از او خواست تا به سامراء هجرت کند و وی را در مسئولیت‌های علمی و اجرائیش یاری دهد. سید اسماعیل امر استاد را اجابت و «جزو مهاجرین اولیه از علماء» به سامراء هجرت کرد. این دوره از اقامت وی در سامراء و ادامه حضورش در دروس میرزای شیرازی چهارده سال تمام به طول انجامید.

آنطور که آیت‌الله العظمی سید حسن الصدر در خاطرات خود آورده است، سید اسماعیل طی این دوره از همه به میرزای شیرازی نزدیک‌تر، مشاور وی و پس از استاد به جهت علمی بر همه مقدم بود. در سال 1301ق سفری زیارتی و کوتاه به مشهد کرد که با استقبال گرم علماء و مردم آن شهر مواجه شد. به دنبال رحلت آیت‌الله شیخ موسی آل‌شراره مرجع و رهبر وقت شیعیان لبنان، مردم آن سامان در سال 1307ق از سید اسماعیل دعوت کردند تا برای جانشینی آن بزرگوار به جبل‌عامل هجرت کند. اما وی نپذیرفت و ماندن در کنار میرزا را ترجیح داد.

در محرم [57] سال 1308ق اجبارا به نجف بازگشت. چه آیت‌الله شیخ محمدحسین نجفی، خواهرزاده و فرزند استادش آیت‌الله العظمی شیخ محمد باقر نجفی درگذشته بود و همسرش [دختر آقا مجتهد] و نیز فرزند جوانش آقا محمدرضا [آیت‌الله العظمی شیخ محمدرضا نجفی] داغ‌دار، تنها و به وجود او نیازمند بودند. سید اسماعیل بیش از یک سال در نجف ماند تا امورات آن عزیزان را سامان دهد. توقف وی در نجف، علماء و فضلاء آن شهر را بر آن داشت تا از وی مصرانه بخواهند برای همیشه در آن‌جا ماندگار شود. اما میرزای شیرازی با این امر مخالفت و با ارسال نامه‌ای در شعبان 1309ق [63] وی را مکلف کرد به سامراء بازگردد. سید اسماعیل که از بابت برادرزاده خود و فرزندش آسوده‌خاطر شده بود، امر استاد را اجابت و بلافاصله به سامراء مراجعت کرد. اگرچه میل قلبی وی آن بود که حتی‌الامکان بعد از دیدار با میرزای شیرازی به نجف باز گردد؛ اما استاد وی را به ماندن در سامراء ملزم کرد.

اصرار میرزای شیرازی بر حضور سید اسماعیل در سامراء اسباب مختلفی داشت. بازگشت سید اسماعیل به سامراء چند ماه پس از صدور حکم تاریخی تحریم تنباکو در اول جمادی‌الاول سال 1309ق و در زمانی صورت گرفت که مبارزات میرزای شیرازی با استعمار انگلیس به اوج رسیده بود. اگرچه در باره نقش سید اسماعیل به عنوان مشاور میرزا در مدیریت این مبارزه سندی منتشر نشده است، اما برخی محققین از آن یاد و تجلیل کرده‌اند. از دیگر اسباب اصرار میرزای شیرازی بر حضور سید اسماعیل در سامراء آن بود که افزایش اشتغالات مرجعیت و نیز بالا رفتن سن، ادامه تدریس با همان آهنگ گذشته را برای وی دشوار کرده بود. به همین سبب در صدد بر آمده بود تا اداره حوزه درسی سامراء را به طور کامل به سه تن از شاگردان برتر خود، یعنی آیات عظام سید اسماعیل صدر، سید محمد فشارکی اصفهانی و میرزا محمد تقی شیرازی واگذار کند. این‌گونه بود که این سه تن در زمان حیات میرزای شیرازی رسماً عهده‌دار حوزه درسی سامراء شدند، و البته در این میان درس سید اسماعیل از سوی فضلاء و دانش‌پژوهان بیشتر مورد استقبال قرار گرفت.

« 1 2 3 4 5 6 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .