آيت ا.. سيد اسماعيل صدر

مرجعیت دینی

میرزای شیرازی در بیست و چهارم ماه شعبان سال 1312ق درگذشت. در پی وفات وی امر مرجعیت و زعامت دینی به سید اسماعیل انتقال یافت. فرزندان میرزا همه دارایی‌ها و وجوه شرعیه‌ای را که بر جای مانده بود، به سید اسماعیل واگذار کردند. اغلب علماء، فضلاء و حتی مقدسین حوزه مردم را در امر نقلید به وی ارجاع دادند، که از گروه اخیر آیات عظام میرزا حسین نوری، ملا فتح‌علی سلطان‌آبادی، سید مرتضی کشمیری، میرزا ابراهیم محلاتی و سید ابراهیم خراسانی را بر شمرده‌اند. گفته شده است حتی آیات عظام آخوند ملا محمد کاظم خراسانی و سید محمد کاظم یزدی از نجف به سامراء آمدند تا سید اسماعیل برای آنها شهریه قرار دهد.

 

هجرت به کربلا

سید اسماعیل اگرچه در امر مرجعیت بر اقران خود تقدم یافته بود، اما در سال 1314ق، یعنی حدود دو سال پس از درگذشت میرزای شیرازی، بنا بر اسبابی که هرگز شرح داده نشد، اما توسط برخی بزرگان «اجباری»، «تکلیف شرعی»، «جهات تقوایی» یا «گریز از ریاست و زعامت» ارزیابی شد، سامراء را به قصد نجف اشرف ترک کرد. وقتی به کربلا رسید، درباره عزیمت به نجف استخاره و چون پاسخ استخاره وی را از استقرار در نجف نهی کرد، در همان شهر مقدس رحل اقامت افکند. اگرچه به هنگام ترک سامراء از بزرگان آن حوزه تقاضا کرده بود تا جهت جلوگیری از رکود آن همانجا باقی بمانند، اما بسیاری از علماء و فضلاء شاخص وقت، از جمله آیات عظام و حجج اسلام میرزا حسین نوری، سید حسن صدر، ملافتح‌علی سلطان‌آبادی، سید ابراهیم خراسانی، میرزا حسین نائینی، شیخ حسن کربلایی و سید علی سیستانی در پی وی عازم کربلا شدند. از دیگر شهرهای عراق نیز شمار زیادی از علماء و فضلاء رهسپار کربلا شدند. اقامت سید اسماعیل در کربلا تا سال 1334ق قریب دو دهه تمام به طول انجامید و باعث شد تا حوزه حوزه علمیه آن شهر مقدس مجدداً احیاء و سریعاً به یکی از پایگاه‌های مهم علم و دانش تبدیل شود.

الگوبرداری از استاد

روش سید اسماعیل در تدریس طبیعتاً از میرزای شیرازی و مکتب سامراء متأثر و در عین حال دارای ویژگی‌های خاصی بود: به هنگام تدریس کتابی از کتب فقه یا تشریح مسأله‌ای از مسائل اصول تنها بر روی بخش‌‌های اصلی و مهم بحث متمرکز می‌شد و از پرداختن به بخش‌های فرعی و دارای اهمیت کمتر خودداری می‌کرد. تنها برای مباحثی اهمیت قائل بود که حقیقتی در آنها نهفته و برای مردم مفید فائده باشد. بر همین اساس وقتی در کربلا مستقر شد، برخی مجالس درس عمومی را که جمعی کثیر در آن حاضر می‌شدند، با مجالس درس خصوصی جایگزین نمود، تا برگزیدگان فضلاء با آرامش و صرف وقتِ بیشتر بتوانند به ایراد اشکال و مباحثه با استاد بپردازند و از ساعت درس بهره‌ای فزونتر برند. این روش تدریجاً طرفداران زیادی یافت، چنان‌که چند دهه بعد بیشتر درس‌های آیت‌الله علامه محمد حسین طباطبایی در قم خصوصی و برای افراد خاص بود و عمدتاً در همان جلسات بود که مطالب مهم و ارزشمند آن بزرگوار مطرح گريد.

جلسات تدریس سید اسماعیل بسیاری اوقات دو یا سه برابر مدت معمول به درازا می‌کشید، و وی در انتها همان انرژی و نشاط ابتدای درس را داشت. سید اسماعیل به فوائد مباحثه بین‌الاثنینی و بین‌الجمعی اعتقاد راسخ و همواره تأکید داشت که «استفاده طلبه از این مباحثه، کمتر از اساتید نیست. زیرا این قسم مباحثه، هم درس خواندن و هم درس دادن و هم مباحثه است». نبوغ فکری و در نتیجه جولان ذهنی سید اسماعیل باعث شده بود تا مانند استادش میرزای شیرازی در فتاوای خود «کثیر الاحتیاط» باشد. از استاد عبدالحسین حائری نقل شده است که سید اسماعیل در ابتدای حاشیه خود بر رساله «جامع‌عباسی» از مؤمنین خواسته است که چون فتاوای ایشان با احتیاط همراه و طبیعتا اندکی سخت است، برای راحتی خودشان به دیگران رجوع کنند.

« 1 2 3 4 5 6 »



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .