آخوند ملا محمد حسن هردنگی و رد پذیرش رسیدگی به قضاوت مورد درخواست آیت ا.. هادوی

آخوند ملا محمد حسن هردنگی و رد پذیرش رسیدگی به قضاوت مورد درخواست آیت ا.. هادوی :

در يك سند موجود به تاريخ 1317 قمري به خط خود آخوند كاملا واضح و روشن است كه در اين تاريخ ايشان همچنان به عنوان یکی از ستونهای شرع قاینات مطرح بوده چرا كه خودشان در نامه متذكر مي گردند كه همان  مظالم رسيدگي به مسائل و محاسبات شرعيه بنده را كافي  است و ديگر نمي توانم مظلمه قضاوت را نيز به عهده گيرم.

 

متن سند :

مخدومه ميرعلي بيك [1] – شما را شايق ملاقات

بعدها رقيمه شريفه در باب ماليات كه مخدومي مير محمد بيك حرف دارند،رسيد و مطلب معلوم شد.اين طلب كه شرعي نيست كه حقير بگويم با شما است يا با ايشان.ديوان از هركس بخواهد مي گيرد و شريك هم اگر زورش برسد مي گيرد.اگر نظير اجارات كه شرط مي كنند كه ماليه ديوان با كي باشد مي بود هم به هرجهت، چنين امري كه در بين شماها نشده كه حقير مطلع باشم، حال هم اگرطلبي ندارد همان ماليه رو براي ديوان طلب شرعي است كه الزامي به شق نيست .چگونه در چنين  چيزي حقير سخن بگويم ، همان مظالم رسيدگي به محاسبات شرعيه مخلص را كافي است و ديگر اين مظلمه را نمي توانم به ذمه بگيرم.آمدن شما هم با محصل(خزانه دار و یک نفر با سواد) ثمر ندارد.اگر بخواهيد اصلاحي بكنيد، همانجا هم ممكن است.اگرنخواهيد بدهيد تا گناه اين ندادن به حقير باشد،از قروض كه شرعا قرض محسوب مي شود هم كه نيست كه بگويم با ميرمحمد بيك است.براي مخلص هيچ راهي نيست كه بگويم با شما است يا با ميرمحمد بيك. باز هم اگر علاجي نيست با هم بسازيد در محاسبات اختلافي از هم بيرون رويدكه ضرر شما كمتر است. همكار شريعتمدار قبله گاهي حاجي آقا مدظله كه حواله برحقير فرموده اند همين نوشته مخلص را به نظر ايشان برسانيد تا اعتقاد مخلص را بدانند.اگر اين قرض شرعي مي بود حق با ميرمحمد بيك بود حالا كه هيچيك نيست شرعا رسم و عرف را همه كس مي دانند و بهتر از  مخلص خود مي دانيد، زياده جسارت نرفت، عرض بندگي خدمت همكار حاجي آقاي هادي برسانيد. بنده به هواي دست مي نويسم چشمم خيلي ضعيف شده. تحريره في جمادي الاولي 1317 قمري. چون مثل استعلام نامه بود بر رو مهر و سر هم بسته نشد (عبده الراجي محمدحسن)

نكاتي در باب سند مذكور :

1- از مطالعه متن سند اين گونه بر مي آيد كه زمان تاليف اين نامه در سال 1317 قمري توسط آخوند كه در هردنگ مستقر بوده است، مي باشد.

2-كاملا واضح و روشن است كه در اين تاريخ ايشان همچنان به عنوان یکی از ستونهای  شرع مطرح بوده چرا كه خودشان در نامه متذكر مي گردند كه همان مظالم رسيدگي به مسائل و محاسبات شرعيه بنده را كافي است و ديگر نمي توانم مظلمه قضاوت را نيز به عهده گيرم.

3- بدون تعارف بودن آخوند در نامه نگاريها ي او و تاكيد بر لزوم انجام احكام شرعيه به نحو احسن از جلوه ها و زيباييهاي اين نامه مي باشد.

4- حفظ و حراست از مسائل شرعيه و لزوم رعايت احكام ديني از نظر آخوند آنقدر با اهميت است كه در اين نامه به جناب آقاي هادوي [2] كه خود در آن زمان مسئول موقوفات قهستان و از مجتهدين به نام  بوده ، تلويحا ابراز مي دارد كه ديگر چنين نمونه هايي را به ايشان ارجاع ندهند.

5- شايد يكي از دلايل فوت آخوند در اواخر حيات پر بركتشان،وجود ضعف شديد بينايي ايشان بوده چنانكه خود در اين نامه به صراحت قيد مي كنند كه چشمانم ضعيف شده است و اين تا زمان تاريخ فوت آخوند دقيقا 10 سال مي شود.

 

[1]  وی نایب حکومت در منطقه و بعدها به عنوان تحویلدار سیستان در حکومت محلی مطرح و خانواده مشهور سپهری منتسب به اوست.

[2] برخی محققین ورود آیت ا.. هادوی  را به قاینات در سال 1319 قمری اعلام کرده اند در حالیکه در این سند که به سال 1317 قمریست مشخص می باشد که آقای هادوی در قاینات مستقر بوده و این با گفته آیت ا.. شیخ محمد حسین آیتی که ورود آقاي هادوي را در سال 1316 قمری می داند تطبیق دارد مگر اینکه آقاي هادوي در این سند آیت ا.. هادوی مشهور نباشد.

 



درج مطالب این پایگاه با ذکر منبع در رسانه های دیگر بلامانع می باشد .